تاریخ انتشار: 13 آذر 1396
بازدید: 576
دسته‌بندی: اخبار آماری
تشریح نتایج  طرح  جامع بازرگانی وخدمات در گفت و گو با  مدیر کل دفتر فرهنگی ، بازرگانی وخدمات  مركز آمار ایران

تشریح نتایج طرح جامع بازرگانی وخدمات در گفت و گو با مدیر کل دفتر فرهنگی ، بازرگانی وخدمات مركز آمار ایران

کدام کارگاه و فعالیت در حوزه بازرگانی و خدمات را دارای كارایی بیشتری میتوان دانست؟

البته کارایی را اگر نسبت ستانده ها به مصارف تلقی کنیم به بسیاری از متغییر ها وابسته است که باید کارگاه به کارگاه آنها را سنجید ، امّا به معنای ماهیت و نوع فعالیت اقتصادی ، نسبت هزینه های واسطه به ستانده ها در حوزه بازرگانی وخدمات آنگونه که طرح جامع بازرگانی مرکز آمار نشان می دهد 25 درصد بوده است. یعنی یک واحد ستانده که در این بخش اقتصادی ایجاد می شود ،  حدود 25 درصد آن را هزینه های واسطه ایی در سال 1393 تشکیل داده است . البته 25 درصد، متوسط کل این بخش اقتصادی است ، و دربسیاری از فعالیتهای بازرگانی وخدمات آنگونه که  طرح آماری جامع بازرگانی و خدمات نشان می دهد کمتر یا بیشتر است.

 لطفا تعدادی از این فعالیت ها را نام ببرید.

این نسبت در فعالیت تهیه و صرف غذا و نوشیدنی حدود 46 درصد ، تعمیر کالاهای خانگی 37 درصد ، فعالیت تولید فیلم سینمایی  وویدیویی وبرنامه های تلویزیونی 33 درصد با بیشترین درصدها ؛ ودر فعالیت های معماری و مهندسی 11درصد ، خدمات مالی و خدمات ساختمان ها 10درصد و فعالیت های انتشاراتی و حقوقی و حسابداری 16 درصد کمترین درصد ها ی این نسبت را تشکیل داده اند. اما برای تشخیص کارایی یا بهره وری این بخش ، بهتر است به بهره وری عوامل و فعالیت ها توجه داشت.

 امّا بسیار عنوان می شود كه آماری از بهره وری بخش های اقتصادی ارایه نمی گردد و به همین لحاظ بهره وری نیروی کار  در کشور بسیار کم حتی کمتر از یک ساعت نیزعنوان می‌شود ، آیا طرح جامع بازرگانی آماری از این موضوع آماری ارایه می‌دهد؟

البته مفهوم دقیق  این موضوع رویکردی برمبنای کارایی دارد به این معنا که به ازای ارزش دریافتی که کارکنان دارند، ارزش ستاده عرضه شده آنها به چه میزان است؟امّا باید توجه داشت که آیا ارزش این ستاده ، دقیقا ناشی از کار و فعالیت کارکنان است و باثابت بودن تمامی عوامل دیگر، با تغییرات در نیروی کار ، چنین ستاده ایی عرضه می شود؟موضوعی که مطرح کردید به تواتر در کشور بیان می شود امّا  نه با تعریف مشخص ، و نه با مستندات آماری وکارشناسی ، بلکه بیشتر به فرض های ذهنی افراد وابسته است و متاسفانه  به همه مشاغل نیز تسری داده می شود و نتیجه این رویکرد، نوعی تضعیف سرمایه اجتماعی و کاهش اعتماد به نفس عمومی وقابلیت ها، و تداعی اینکه همه طیف های نیروی کارایرانی همواره فرار از کار دارند.

 یعنی شما چنین انتقادی را به نیروی كار كشور وارد نمی دانید؟

ببینید بنده  به سه موضوع اشاره کردم ، ابتدا این که تعریف مشخص از کار مفید ارایه شود ، دوم : مستندات مرتبط وکارشناسی باشد ، نه محاوره ای  و شفاهی  و سوم این که مستندات ، تبیین کننده مشاغل مرتبط با موضوع باشد.

این فرض به طور تلویحی بیان می دارد كه  به ازای ارزش مزد هشت ساعت کار پرداختی ، کارکنان ستانده ایی بر ابر با ارزش یکساعت مزد ارایه می دهند که حداقل با اجرای طرح جامع بازرگانی مرکز آمار ایران دربخش بازرگانی وخدمات، نمی توان آن را اثبات نمود.میتوانم این گونه توضیح دهم كه در این طرح ویژگی های کارگاه های بازرگانی وخدمات ، برای 30نوع فعالیت که به  دومیلیون پانصد هزار کارگاه تعمیم یافته  ، برآورد شده است. در این کارگاه ها به ازای هرساعت کار به طور متوسط حدود 4هزار تومان کارکنان درسال 1393، دریافت کرده اند و بهره وری هرساعت کار کارکنان به طور متوسط هشت هزار تومان بوده است، یعنی بهره وری کارکنان نسبت به ارزش دریافتی هرساعت ، دو برابر بوده است و بنابراین نمی توان گفت کارکنان بخش بازرگانی و خدمات، کارایی یا بهره وری آنها براساس ارزش هشت ساعت مزددریافتی ، ارزش ستانده یکساعت مزد را داشته است .

 یعنی کارکنان پنجاه درصد ارزش تولید خود را مزد گرفته اند؟

نه این گونه نیست ، ارزش افزوده ناشی از فعالیت کارکنان ، سرمایه ، مدیریت و متغیرهای دیگری است لذا هرکدام از این متغییرها درایجاد ارزش افزوده سهمی را دارا هستند

به عنوان مثال اگر بتوانیم تمام متغییرهای دیگر را ثابت فرض کنیم و مهارت کارکنان را توسط آموزش افزایش می دهیم ، تفاوت این بهره وری منشاء نیروی کار را خواهد داشت .

بهره وری ، برآورد متوسطی است که به طور دقیق برای یکسال منشا آن مشخص نمی شود . امکان دارد یک فعالیت اقتصادی سرمایه برباشد و با نیروی انسانی بسیار کمی اداره شود لذا بهره وری نیروی انسانی دریک سال چندان گویا نخواهد بود مگر باثابت بودن سرمایه ، سری زمانی بهره وری نیروی کار مورد بررسی قرار گیرد.

کیفیت نیروی انسانی نیز متغییری است که درمقایسه با فعالیت های اقتصادی مطرح است : همچنان که در این طرح نشان می دهد نسبت ارزش مصرف واسطه ایی به ستانده درکارگاه های عمده فروشی و فعالیت جنبی خدمات مالی وبیمه و فعایت های مربوط به سلامت، در هر سه نوع فعالیت کارگاهی حدود 14 درصد است امّا نسبت ارزش افزوده به میزان ساعت صرف شده نیروی کار یعنی ارزش بهره وری بازای هرساعت کار   ، در عمده فروشی ده هزار وهفتصد تومان ، و در فعالیت های جنبی خدمات مالی وبیمه ایی بیست هزار تومان و در فعالیت مربوط به سلامت انسان هفده هزارهشتصدتومان بوده است . این درحالی است که  یک درصد سطح تحصیلات کارکنان کارگاه های عمده فروشی و 13 درصد کارگاه های فعالیت های جنبی وخدمات مالی و فعالیت های بیمه ایی و 30 درصد تحصیلات کارگاه های کارکنان در فعالیت مربوط به سلامت فوق لیسانس وبالاتر بوده است . همچنین 28 درصد درکارگاه های عمده فروشی ، و99 درصد در کارگاه های جنبی خدمات مالی ، و70 درصد در کارگاه های مربوط به سلامت انسان ، از رایانه استفاده می کنند. یعنی كیفیت نیروی كار و استفاده از فن آوری از متغییر های تاثیر گذار دراین خصوص می تواند تلقی شود.

البته زمانی كه در مورد مزد كاركنان بخش خدمات وبازرگانی بحث می شود باید توجه داشت كه 58 درصد از كاركنان این حوزه اقتصادی را كاركنان بدون مزد تشكیل می دهند و با توجه به این كه 65 درصد این كارگاه ها دارای 1 تا  2 كاركن هستند، می توان تلقی كاركنان فامیلی را داشت.

مسئله دیگر ،  فرهنگ آماری پاسخگویان است ، که درخود اظهاری ، احتمال تورش مبلغ عنوان شده مزد کارکنان به واسطه بیمه و... از واقعیت را می توان  زیاد دانست است.

اشتراک گذاری
تصاویر
ثبت امتیاز
امتیاز: Article Rating

جستجوی مطلب

گروه اخبار

Skip Navigation Links.

آرشیو زمانی

Skip Navigation Links.