كنكاشی در شاخصهای بودجهای كشور
مقدمه
بودجه كل در تعریف برنامه مالی دولت است كه برای یكسال مالی منطبق بر سال تقویمی ، تهیه میشود[1]. در واقع بودجه دولت مركز ثقل خط مشی عمومی و نشاندهنده دورنمای توسعه هر كشور است(آذر و امیر خانی،1391). به دلیل سهم بالای دولت در اقتصاد، بودجه از مهمترین اسناد مالی کشور و از جمله اصلی ترین عوامل تأثیرگذار بر اقتصاد کشور قلمداد میشود. بدین جهت مطالعه و بررسی عملکرد بودجه و واکاوی شاخصهای مرتبط با آن، میتواند منجر به تصحیح سیاستها و تغییر آن در راستای دستیابی به بهترین عملکرد در سالهای آتی گردد. بر این اساس در این گزارش سعی شده است، با توجه به عملکرد منابع و مصارف بودجه ای دولت طی دوره 1381 الی1396، تحلیلی از قانون و عملكرد بودجه کل کشور با استفاده از شاخصهای مختلف ارائهگردد.
بررسی شاخصهای مرتبط با بودجه کشور
نظام مالی GFS از سال 1381 در نظام بودجه نویسی كشور ارائه شده است. دراین نظام آماری، بودجه کل کشور مشتمل بر دو جزء کلی، بودجه عمومی دولت و بودجه شرکتهای دولتی، بانکها و موسسههای وابسته به دولت بوده که ماهیت، کارکرد و مأموریت این دو جزء به میزان بالایی با یکدیگر متفاوت است. اما به دلیل این كه مصارف بودجه شركتهای دولتی عمدتاً از منابع داخلی با تصویب هیئت مدیره هر شركت تأمین میشود، در قوانین بودجه ارقام مربوط به منابع و مصارف بودجه شركتهای دولتی صرفاً برای اطلاع ارائه میشود و آنچه در عمل مورد بررسی قرار میگیرد، بودجه عمومی دولت است(شاکری، 1395). بودجه عمومی دولت از دو بخش منابع و مصارف تشکیل شدهاست. اجزای منابع عمومی دولت به تفکیک، شامل درآمدها، واگذاری داراییهای سرمایهای و واگذاری داراییهای مالی است. اجزای مصارف عمومی دولت به تفکیک، شامل پرداختهای هزینهای، تملک دارایی سرمایهای و تملک دارایی مالی است. بر این اساس، منابع و مصارف دولت در قوانین بودجه، برای یکسال به طور متوازن تنظیم میشود. بدینصورت که، دریافتیهای دولت و پرداختیهای دولت در دو طرف تراز بودجه با یکدیگر برابراند. هرچند ممکن است در عمل ارقام برآورد شده در قوانین بودجه محقق نگردد؛ به ویژه در شرایطی که سند بودجه با بیش برآورد منابع عمومی و کم برآورد مخارج عمومی تنظیم شده باشد. که در این صورت گفته می شود؛ دولت با کسری بودجه پنهان مواجه خواهد بود. در گزارشهای رسمی، کسری بودجه دولت معادل دو قلم تراز عملیاتی(تفاوت درآمدهای عمومی از اعتبارات هزینهای یا هزینه جاری) و خالص تملک داراییهای سرمایه ای دولت(تراز سرمایهای بودجه که از تفاضل تملک دارایی با بودجه عمرانی حاصل میشود) که معادل خالص واگذاری داراییهای مالی است، در نظر گرفته شده است. بر اساس این نظام، کسری بودجه معمولأ از طریق تراز مالی جبران خواهد شد.
بیه سبب اینكه تصویری از میزان وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفتی ارائه شود، به بررسی سهم درآمدهای نفتی و مالیاتی از کل منابع عمومی دولت میپردازیم. بررسی سهم درآمدهای نفتی و درامدهای مالیاتی از منابع عمومیدولت در قوانین بودجه سنواتی، طی سالهای 1381 الی 1396 حاکی از این حقیقت است که، به طور متوسط حدود 32 درصد منابع برآوردی در قوانین بودجه از محل درآمدهای نفتی پیشبینی شده است. و تنها در سال 1388 سهم منابع برآورد شده از محل فروش نفت و فراوردههای نفتی حدود 18 درصد بودهکه حاصل ازکاهش چشمگیر قیمت نفت در بحران مالی سال 2008 میباشد. درصد تحقق درآمدهای نفتی در اسناد بودجه، 99 درصد و درصد تحقق درآمدهای مالیاتی 93 درصد، طی سالهای مورد بررسی است...
این مقاله توسط خانم مرضیه دیندار رستمی كارشناس شاخصهای آمایش و داده های مكانی
گروه شاخصهای نظام اداری كشور و تنظیم سالنامه دفترمحاسبه شاخص برنامهها و سیاست كلان
تهیه شده است.برای مشاهده متن كامل مقاله به فایل پیوست مراجعه كنید.
[1] سامانه تعاریف و مفاهیم مركز آمار ایران