گزارش و تحلیل قدرت خرید و زمان انتظار براي خانهدار شدن (1394-1400)
این مطلب تحلیلی توسط آقای مهدی فرحزادی،رییس گروه آمارهای مسکن و ساختمان دفتر انرژی، صنعت و زیر بنایی مرکز آمار ایران تهیه شده است.
مقدمه
اهمیت بخش مسکن بر هزینههای خانوارها و اختصاص بخش بزرگی از درآمد خانوارهای مستاجر به این بخش و نیز حساسیتها و تاثیرات اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن، باعث تحولات قابل ملاحظهای در جامعه میشود. با بررسی روند تغییرات قدرت خرید و زمان انتظار براي خانهدار شدن در سالهای گذشته، میتوان دریافت که نسبت تورم مسکن به درآمد و هزینههای خانوار چگونه است.
منبع تمامی اطلاعات استفاده شده دراین گزارش، مربوط به طرح قیمت و اجاره مسکن و هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار ایران است که در سایت این مرکز ارایه شده است.
با توجه به متوسط قيمت یک مترمربع زیربنای مسکونی در شهرهای کشور در سال ۱۳۹4 که برابر ١٤٣٤٢ هزار ريال بوده است، يك خانوار شهري با كل درآمد خود بهطور متوسط قدرت خريد ١٩.٤ مترمربع زيربنا را داشت. فرض مهم آن است كه خانوار تمام درآمد خود را پسانداز و صرف خريد مسكن نمايد. اين شاخص در سال ۱۳۹6 به ٢٢.٨ مترمربع ميرسد كه افزايش آن عليرغم اينكه متوسط قيمت يك مترمربع زیربنای مسکونی به ۱۶۱۲۱ هزار ريال رسيده است، ناشي از افزايش درآمد خانوارهاي شهري و پيشيگرفتن نرخ تورم عمومي از تورم مسكن ميباشد. متوسط قيمت يك مترمربع زیربنای مسکونی در سال 1400 به 118087 هزار ريال رسيده است و اين شاخص به ٩.٥ مترمربع ميرسد كه کاهش آن ناشي از افزایش تورم بخش مسکن و عدم رشد درآمدها متناسب با نرخ تورم عمومی است.
انجام محاسبات مشابه با فرض كسر هزينههاي خوراكي خانوار از درآمد، تنها قدرت خريد ١٥.١ مترمربع در سال 1394، ١٨.٠ مترمربع در سال ۱۳۹6 و ٧.٤ مترمربع در سال 1400 را داشته است. حال اگر كل هزينههاي خانوار از درآمد كسر شود، خانوار در سال ۱۳۹4 قدرت خريد ١.١ مترمربع، در سال 1396 قدرت خريد ٢.٣ مترمربع و در سال 1400 قدرت خريد ١.٧ مترمربع را دارد.
شاخص زمان انتظار براي خانهدار شدن خانوارهاي شهري كشور براي يک واحد مسکونی با مساحت ۸۰ مترمربع (با توجه به اینکه در طرح ملي مسكن، متراژ واحدها براساس الگوی مصرف، بین 75 تا 80 مترمربع در نظر گرفته شده است، در این گزارش نیز عدد 80 مبنای محاسبات قرار گرفته است) و با فرض عدمتغییر قيمت مسكن و ذخيرهي كل درآمد سالانه خانوار، در سال ۱۳۹4 برابر ٤.1 سال بوده است که اين شاخص در سال ۱۳۹6 به ٣.٥ سال كاهش مييابد ولی در سال 1400 بار دیگر به ٨.٤ سال افزایش مييابد. حال اگر هزينههاي خوراكي خانوار از درآمد كسر شود، مدت زمان انتظار در سال ۱۳۹4 به ٥.٣ سال، در سال ۱۳۹6 به ٤.٤ سال و در سال 1400 به ١٠.٨ سال میرسد. درحاليكه با كسر كل هزينههاي خانوار، مدت زمان انتظار در سال 1394 برابر ٦٩.٦ در سال ۱۳۹6 برابر ٣٤.٥ سال و در سال 1400 برابر ٤٧.٤ سال محاسبه میشود، بنابراين خانوارهاي شهري كشور براي صاحبخانه شدن بايد 47 سال منتظر بمانند.